پیشگیری از کرونا در دوران مدرسه

من معصومه حسن‌پور آموزگار پايه چهارم دبستان پسرانه شهدای صاایران شیراز هستم.

برگه های رنگ آمیزی به مناسبت دهه فاطمیه + شعر درباره شهادت حضرت فاطمه

1399/10/7 23:34
4,793 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بچه ها امروز به مناسبت دهه فاطمیه (س)  چند تا رنگ آمیزی براتون گذاشتیم. در ضمن دهه فاطمیه رو به شما و خانواده محترمتان تسلیت می گوییم.

برای دیدن تصاویر در سایز اصلی روی آنها کلیک کنید...

شعر شهادت حضرت فاطمه برای دبستانی ها

یه مادری تو مدینه ____ با اهل شهر چه مهربونه
مردم و هی دعا میکرد ____ دستاش به سمت آسمونه
توی نماز هر شبش ____ مریضا رو دعا میکرد
مردم ولی نامهربون ____ اون خدا رو صدا می کرد
نقشه کشیدن برای ____ مادر ما، نامردما
قصه از اونجا شروع شد ____ که اومدن تو کوچه ها
من از زبون حسنش ____ میخام بگم از کوچه ها
از کوچه های تنگ و سخت ____ یه عده مرد بی حیا
دستم تو دست مادرم ____ با مادرم چیکار دارین
برین عقب نامحرما ____ شما مگه دین ندارین
یکی منو انداخت زمین ____ چادر مادر و کشید
یه جوری زد به مادرم ____ چشاش دیگه چیزی ندید
افتاده مادر روی خاک ____ لاله گوشش پر خون
گوشواره هاش روی زمین ____ مادر دیگه نداره جون
مادر بیا بریم خونه ____ شونه من عصای تو
گریه نکن عزیز من ____ من بمیرم برای تو
دست می گیری رو صورتت ____ کسی نبینه روی تو
دست تو هی تکون نده ____ درد می گیره بازوی تو
شبها که بی خوابه همش ____ تا صبح بیداره مادرم
من اشک می ریزم کنارش ____ اون دست کشید روی سرم
نفس نفس نزن دیگه ____ نفس ما بند اومده
به لب های همسایه ها ____ انگاری لبخند اومده
بچه ها دوره مادرو ____ این لحظه های آخرو
اشک های چشم پدرو ____ حسین می گه مادر نرو

شعر کودکانه درباره شهادت حضرت زهرا

یه روزی روزگاری ____ پیامبر خوب ما
درون مسجد بودو ____ نشسته بود با یارا
رسید یه مردی از راه ____ لباس اون پاره بود
گرسنه بود و تشنه ____ اون خیلی بیچاره بود
پیامبر اون رو که دید ____ دلش به حال اون سوخت
نگاهش رو به سمت ____ خونه ی دخترش دوخت
فکری به حال اون کرد ____ گفتش که ای بینوا
برای رفع نیاز ____ برو خونه ی زهرا
دختر من بخشنده س ____ اون خیلی مهربونه
نمیذاره فقیری ____ دست خالی بمونه
اون به همراه بلال ____ رفتش منزل ایشون
گفتش که ای فاطمه ____ خانم منم یه مهمون
حضرت رفتن به خونه ____ اما نداشتن چیزی
تنها داشتن تو خونه ____ گردنبند عزیزی
گردنبند زیبا رو ____ بخشید ایشون به اون مرد
با این کارش فقیر هم ____ خوشحالی و شادی کرد
مرد فقیر با شادی ____ برگشت پیش پیامبر
گفتش رسول خدا ____ ای مرد شادی آور
حضرت زهرا بخشید ____ این گردنبند رو به من
تا که اونو بفروشم ____ حل بشه مشکل من
اما بگم بچه ها ____ یار پیامبر ما
خرید گردنبندو از ____ همون مرد بینوا
بعدم اونو هدیه کرد ____ به حضرت محمد
لبخندی خوب و زیبا ____ بر لب ایشون اومد
هدیه دادن‌ دوباره ____ پیامبر ما همه
گردنبند زیبا رو ____ به ‌دخترش فاطمه

شعر کودکانه در مورد حضرت فاطمه

آی بچه ها آی بچه ها مدینه غرق غم شده
یه شاخه گل دوباره از باغ مدینه کم شده

دختر پیغمبر ما حامی نور و رحمته
او بهترین مادرهاست دلش پر از محبته

همسر حضرت علی دختر پیغمبر ماست
مادر هر چی خوبیه، مادر همه بچه هاست

حضرت زهرا این روزا تو خونه غرق ماتمه
مریض و غصه داره و تو خونشون پر از غمه

هزار سال گذشته و هنوز کسی نمی دونه
کجای اون شهر کوچیک، مزار بی بی پنهونه

شاعر : سارا علوی

شعر کوتاه کودکانه در مورد حضرت زهرا

دختر آل طاها ____ هدیه و لطف خدا

همسر و یار علی ____ باغ و بهار علی

کوثر قرآن تویی ____ مادر پاکان تویی

هستی پیغمبری ____ از همگان برتری

مهر تو مهر خدا ____ لطف تو بی انتها

راه تو راه دین است ____ راه خدا همین است

شعر کودکانه شهادت حضرت زهرا

این روزا خونه ی ما ____ بوی عجیبی داره
مامان داره رو دیوار ____ پارچه سیاه میزاره
میگم مامان این چیه؟ ____ واسه چی این رنگیه؟
مامان با مهربونی ____ میگه عزیز مادر
پیامبر خوب ما ____ داشته یه دونه دختر
از اسمای قشنگش ____ فاطمه، زهرا، کوثر
این بانوی مهربون ____ بعد باباش غریب شد
به دست آدم بدا ____ زخمی شد و شهید شد
این پارچه های سیاه ____ چادر خاکیشونه
که یادگار مونده از بانوی بی نشونه

اشعار کودکانه به مناسبت شهادت حضرت فاطمه

فاطمه ی عزیز ما ____ دختر پیامبر بود
او فقط نه یک دختر ____ بلکه مثل مادر بود
صبح یواش یواش می رُفت ____ خانه و دَمِ در را
مثل دسته گل می کرد ____ خانه ی پیامبر را
می نشست و وار می کرد ____ جانماز بابا را
توی سفر هم می چید ____ نان و شیر و خرما را
آسیای دستی را ____ می نشست و می چرخاند
روی لب گل خنده ____ زیر لب دعا می خواند
همواره پدر می گفت : ____ "یاور پدر هستی"
دختر عزیز من ____ مادر پدر هستی

شعر شهادت حضرت زهرا برای پیش دبستانی ها

یه مرد آسمونی ____ نهالی کاشت میون ____ باغچه مهربونی
می گفت سفر که رفتم ____ یه روز و روزگاری ____ این بوته یاس من
می مونه یادگاری ____ هر روز غروب عطر یاس ____ تو کوچه ها می پیچید
میون کوچه باغا ____ بوی خدا می پیچید ____ اونایی که نداشتن
از خوبیها نشونه ____ دیدن که خوبی یاس ____ باعث زشتی شونه
عابرای بی احساس ____ پا گذاشتن روی یاس ____ ساقه هاشو شکستن
آدمای ناسپاس ____ یاس جوون بعد اون ____ تکیه زدش به دیوار
خواس بزنه جوونه ____ اما سر اومد بهار ____ یه باغبون دیگه
شبونه یاسو برداشت ____ پنهون ز نامحرما ____ تو باغ دیگه ای کاشت
هزار ساله کوچه ها ____ پر می شه از عطر یاس ____ اما مکان اون گل، مونده هنوز ناشناس

شعر شهادت حضرت فاطمه برای کودکان

تو با ستاره های شب
تو با سپیده همدمی
شبیه یاس و نسترن
شبیه ماه و مریمی

تو پاک و خوب با خدا
تو دختر پیمبری (ص)
خدا به بچه های تو همیشه داده سروری
محبت تو می دهد به من امید و آبرو
بمان بمان برای من تویی تمام آرزو

نشسته مهر فاطمه (س) به قلب من، به جان من
نشسته نام فاطمه (س) به دفتر و زبان من

خدا به احترام او نشانده زیر پای ما
برای این محبتش بهشت جاودانه را

آنکه به دستش زده خاتم پیغمبران (ص)
بوسه جان بخش خود ای گل رعنا تویی

همسر مولایی ما مرهم غم های او
عصمت پیغمبری (ص) همدم دریا تویی

مهر تو دارم به دل درد تو دارم به جان
ای گل پر پر شده حضرت زهرا (س) تویی

هر که دشمنی کرده با بتول (س)
بوده دشمن حضرت رسول (ص)

هر که با بتول (س) بوده مهربان
کرده شاد شاد صاحب الزمان (عج)

دشمنان او تیره اند و تار
قاتلان او ظالمند و خوار

شعر کودکانه در وصف حضرت زهرا

با اینکه مادرم مریضه
میگ به ما بیایین کنارم
سر بزارین به روی پاهام
ای بچه های بیقرارم

مادر با دستای شکسته
دست می کشه رو صورت من
پاک می کنه اشکامو مادر
فدای زخم های پرت من

سرفه که می کنی تو مادر
چرا چشات سیاهی می ره
زینب با دستای کوچیکش
دستای مادرو می گیره

اشک حسین به روی گونه
لباش بهم می خوره اقا
سر روی زانوهاش می گیره
گریه نکن عزیز زهرا

زینب رو سجاده مادر
نشسته و کشیده آهی
دست به دعا گرفته میگه
شفا بگیری تو الهی

هنوز کبوده زیر چشماش
سر به زیره کنار بابا
البته چشماشم ضعیفه
چشاش نمی بینه این روزا

از بس که درد داره تو پهلوش
شبها نداره خوابه خوبی
صورت زرد و لاغرش رو
مادر چقد رنگ غروبی

سرش میوفته روی شونش
دلم با غصه هاش می گیره
چشمای نیمه بازه مادر
میگه که مادرم می میره

سرود کودکانه برای ایام فاطمیه

عطر خوب سیب داشت آن گل یاس سفید
او که در قلب پدر نور امیدی دمید
هدیه ای بود از خدا، آمد او از آسمان
تا که عطرآگین شود، باغ های این جهان
بارها چون مادری، او پدر را ناز کرد
چون نسیم مهربان، اخم گل را باز کرد
او بهشتی بود و رفت باز هم سوی بهشت
آمد و در قلب ها نام «زهرا» را نوشت

شعر کودکانه برای شهادت حضرت زهرا

یه روز گل پیامبر ____ نشسته بود تو خانه
که دشمنان اسلام ____ یه لشکر بیگانه
به سوی خانه او ____ شدند همی روانه
تو دستشون فقط بود ____ شمشیر و تازیانه
زهرا شنید صدایی ____ صدای درب خانه
لرزید دل غریبش ____ یه ترس مادرانه
اومد به پشت در او ____ با حالی عاجزانه
یکی از اون آدما ____ با خشم و وحشیانه
در را شکست و سوزاند ____ آتش گرفت زبانه
لگد به در چو کوبید ____ میخی ز در کمانه
کرد و به پهلویش خورد ____ شد دردی مادرانه
محسن به آسمانها ____ شد سوی حق روانه
آن شب کنار مولا ____ بنشست و خالصانه
وصیتش رو فرمود ____ به مولا محرمانه
امشب دعا کنم من ____ درد و دلی شبانه
پیش خدای خوبم ____ از جور این زمانه
موهای زینبم را ____ زدم به شوقی شانه
حسینم و حسن را ____ بوسیدم عاشقانه
گفتم مرا علی جان ____ غسلم نما شبانه
مرا به خاک بسپار ____ عشقم تو مخفیانه
از جایگاه قبرم ____ ندی به کس نشانه
با هر سوال دشمن ____ بیار تو صد بهانه

شعر کوتاه کودکانه شهادت حضرت فاطمه

یاری می کرد همیشه
پیامبر خدا را

جارو می کرد اتاق را
حاضر می کرد غذا را

پیامبر از دیدنش
روی گلش می شکفت

به دختر عزیزش
«مادر بابا» می گفت

فاطمه جان، خبر دارم
روزهای سختی داشتی
این همه غصّه رو بگو
کجا نگه می داشتی؟

منم می خوام که مثل تو
قوی و خوش رو باشم
مثل گل محمدی
خوش گل و خوش بو باشم

شاعر: شکوه (فاطمه) قاسم نیا

منابع:
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
8 دی 99 21:38
خیلی بدردم خورد ممنون💜
معصومه حسن‌پور (آموزگار پایه چهارم)
پاسخ
خدا رو شکر. خواهش می کنم. ممنون به من سر زدید.